pharmacy magic

۱۳۸۵ اسفند ۲۸, دوشنبه

لطفاً بر اساس نرخ تورم بميريد

ديرعامل سازمان بهشت زهرا: از سال 82 تا كنون قيمت قبر هيچ افزايشي نداشته و اين رقم تا زمان اعلام ميزان تورم سالانه و قيمت بنزين تا فروردين ماه سال 86، ثابت مي‌ماند./ ايسنا

فرزندانم! دلبندانم! بازماندگانم!
اكنون كه به مصداق كل نفس ذائقة الموت، دراز به دراز رو به قبله‌ي محمدي خوابيده و عنقريب است كه به عرش باريتعالي تيك‌آف نمايم، وصيت‌نامه اقتصادي- نفتي - خانوادگي خود را پيش از اعلام نرخ تورم و قيمت بنزين در دو نسخه تنظيم و آن را به اطلاع خويشاوندان و آشنايان مي‌رسانم.
عزيزانم! همان گونه كه مي‌دانيد زندگاني مادي و معنوي بايد بر اساس شاخص نرخ تورم و اعلام نرخ بنزين تنظيم شود. اين تورم در زندگاني اين جهاني و آن‌جهاني خيلي خيلي بيش از حد مهم است و اين بار از ظاهرِ پابه ماه دولت پيداست كه بايد هفت قلويي باشد. رابطه‌ي قيمت بنزين با قيمت قبر هم كه اخيراً علما و زعماي قوم به آن رسيده‌اند بر نوع مرگ‌ همه‌ي ما تاثير دارد و نبايد از آن غفلت نمود. شما را وصيت مي‌كنم به رعايت اين چيزها. اين چيزها چيز نيست كه همين طور چيزكي از آن بگذريد. قبر مهم است، فشار قبر مهم است، فشار تورم مهم است و اگر مهم نبود رابطه‌ي آن كشف نمي‌شد و به اطلاع نمي‌رسيد.
فلذا با توجه به اين كشف فلسفي-اقتصادي-گورستاني از اين به بعد به جاي جمله‌ي سخيف و بي‌ادبانه‌ي: «اي بر قبر پدرت» بگوييد: اي تو پمپ بنزين بابات. كه هر دو يك معني را از لحاظ كاركرد و كاربرد مي‌دهند و اين را نه من كه دانشمندان اقتصادشناس و قبرشناس فعلي به آن رسيده‌اند. يا في‌المثل به جاي «گور به گور شده» مي‌توانيد از «پمپ به پمپت كنن الهي» استفاده كنيد.
فرزندانم! به طور كلي در قضيه‌ي مرگ و زندگي، افراد در ايران به دو دسته تقسيم مي‌شوند: 1- چپاننده 2- چپيده. اهميت اعلام نرخ تورم و نرخ بنزين هم كه از كاسب و بقال تا كفن‌فروش و قبركن و تلقين‌خوان منتظر آنند اين است كه افراد بدانند در كدام دسته جاي مي‌گيرند و آيا مي‌توانند بقيه را بچپانند يا بايد چپانده شوند.
من كه خودم الان در شرف موتم، اما به شما فرزندانم وصيت مي‌كنم پيشنهادهاي زير را كه در لحظات سكر مرگ به ذهنم رسيده به اطلاع مسؤولان برسانيد، باشد كه به وصيت اين پيرتان عمل كرده باشيد:
- پيشنهاد مي‌شود جهت رابطه‌ي هر چه بيشتر اقتصاد نفتي با اقتصاد موتي، يك پالايشگاه نزديك بهشت زهرا ساخته شده تا مسؤولان عزيز بهشت زهرا از آخرين قيمت بنزين اطلاع وافي و كافي داشته باشند و قيمت قبر را بر اساس بنزين توليدي يا وارداتي تعيين كنند. بهتر خواهد بود معاونتي در وزارت نفت تاسيس شود به نام «معاونت طرح‌هاي امور كفن و دفن وزارت نفت» كه كار مسؤولان بهشت زهرا را راحت‌تر نمايد.
- ايضاً شاخص بورس قيمت بنزين با قيمت قبر در بازار بورس تراز و يكپارچه شده و هر لحظه به اطلاع برسد تا مردم تكليف‌شان مشخص شود كه قبل از گران شدن بنزين بميرند يا بعد از آن.
- دولت مهرورز امكانات رفاهي لازم براي خودكشي افراد كم‌درآمدي كه نمي‌توانند دخل و خرج‌شان را با ميزان تورم متوازن كنند، فراهم نموده و سازمان بهشت زهرا به اتفاق وزارت مسكن پروژه «انبوه‌سازي قبر» و اجاره به شرط تمليك را راه‌اندازي كند كه در اختيار اقشار آسيب‌پذير قرار گيرد.
- رشته جديد دانشگاهي با عنوان «اكونومي گورستاني» يا اقتصاد غسالي تاسيس شده تا در آن كارشناساني تربيت شده كه رابطه‌ي نرخ تورم و نرخ بنزين با قيمت كفن و دفن و غسل ميت و قيمت قبر را بر اساس متدهاي علمي به دست آورند.
- تابلوهايي در معابر عمومي و بهشت زهرا نصب شده و ميزان فشار قبر با ميزان فشار تورم بر اساس دِبي و آتمسفر به اطلاع عموم برسد.
- بديهي است ميزان فشار قبر بر اساس نرخ تورم از فرمول زير به دست مي‌آيد:
ميزان فشار قبر= ميزان تورم ضربدر نرخ روز بنزين منهاي ميزان درآمد سرانه ميّت
يعني هر كس درآمدش بيشتر بوده قبر جادارتر و كم‌فشارتري خواهد داشت و اين ميزان نيز به نسبت نرخ تورم و نرخ روز بنزين پرفشارتر خواهد شد. بديهي است ميزان درآمد سرانه افراد علاوه بر دنيا بر آخرت او نيز تاثير خواهد داشت و در اين فرمول چيزي مانند معدل كل ديپلم براي كنكور خواهد بود. يعني فرض هر كس در زندگي‌اش از دست تورم و گراني در عذاب بوده بايد در قبر هم همين تقاص را پس بدهد. البته با اين نرخ تورم اگر بتواند گوري بخرد وگرنه بايد به زندگي فلاكت‌بار خود بر اساس شاخص نرخ تورم در دنيا ادامه دهد.
فلذا به دليل نداشتن آه در بساط، وصيت مي‌كنم چون هزينه‌هاي كفن و دفن و قبر روز به روز بالاتر مي‌رود قبل از اعلام نرخ جديد بنزين اگر ديديد زنده‌ام با بيل به ملاجم بزنيد و هر چه سريع‌تر من را به بهشت زهرا برسانيد و اگر هم دست و پا زدم توجه نكرده و زنده به گورم كنيد كه پيش از پشيماني و «يا ليتني کنت ترابا‌» گفتن به مراحل بحراني افزايش قيمت بنزين نرسم. به تمام بازماندگانم نيز وصيت مي‌كنم كه در زندگي تلاش كنند بر اساس نرخ تورم بميرند

ماخذ سایت نقطه ته خط

۱۳۸۵ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

علت دروغ گفتن مردها

روزي، وقتي هيزم شكني مشغول قطع كردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود ، تبرش افتاد تو رودخونه
وقتي در حال گريه كردن بود يه فرشته اومد و ازش پرسيد: چرا گريه مي كني؟
هيزم شكن گفت كه تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با يه تبر طلايي برگشت. " آيا اين تبر توست؟" هيزم شكن جواب داد: " نه

فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد كه آيا اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شكن جواب داد : نه
فرشته باز هم به زير آب رفت و اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا اين تبر توست؟

جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هيزم شكن خوشحال روانه خونه شد
يه روز وقتي داشت با زنش كنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد توي آب. (هههههههه

هيزم شكن داشت گريه مي كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسيد كه چرا گريه مي كني؟
اوه فرشته، زنم افتاده توي آب

فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت و پرسيد : زنت اينه؟

" آره " هيزم شكن فرياد زد

فرشته عصباني شد. " تو تقلب كردي، اين نامرديه

هيزم شكن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. ميدووني، اگه به جنيفر لوپز " نه" ميگفتم تو ميرفتي و با كاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه به كاترين زتاجونز "نه" ميگفتم تو ميرفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم ميگفتم آره . اونوقت تو هر سه تا رو به من مي دادي اما فرشته، من يه آدم فقيرم و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به همين دليل بود كه اين بار گفتم آره

ماخذ
www.khalvat.com

انواع بله

کلمه بله هنگام خطبه عقد بسته به نوع عروس خانم انواع مختلف دارد

عروس عادي : بله
عروس کمي لوس : بع... له
عروس با کلاس : اوکي
عروس خارج رفته : يس
عروس سنتي : آره
عروس خجالتي : اوهوم
عروس متکبر : فقط کله اش را تکان مي دهد
عروس وحشت زده : ها
عروس بي حوصله : خوب
عروس دست پاچه : باشه ، باشه
 
ماخذ
www.khalvat.com

مقايسه قسمت هاي مختلف مربوط به مدرسه با فيلم ها

مدرسه ما : پايگاه جهنمي
خروج از مدرسه : فرار از آلكاتراس
ديدن مدير از دور : شبهي در تاريكي
نمره بيست : افسانه آه
مدير مدرسه : مرد 6 ميليون دلاري
شوخي با مدير : بازي با مرگ
روز دادن كارنامه : حادثه در كندوان
امتحان : شايد وقتي ديگر
روزي كه معلم به كلاس نمي آيد : بوي خوش زندگي
اخراج از كلاس : يك بار براي هميشه
نمازخانه دبيرستادن : قطعه اي از بهشت
زنگ آخر : آرايشگاه زيبا
امحان پايان ترم : قلب ها براي كه مي تپد
پيام متقلب براي ديگران : چشم هايم براي تو
راهي براي متقلبان : جيب بر ها به بهشت نمي روند
آنتن مدرسه : جاسوس سه جانبه
جاي سيلي معلم : دايره سرخ
دبير تربيتي : پاك باخته
صفر هاي پشت سر هم : برج مينو
اعتراض براي نمره : شليك نهايي
حياط مدرسه : پارک ژوراسيک
زنگ ورزش : المپيک در بازداشتگاه
شوراءدبيران : جنگ نفتکشها
ناظم : پليس آهني
کنکور : بالاتر از خطر
ديدن معلم از دور : سايه عقاب ها
نگاه معلم : بگذار زندگي کنم
دانشگاه : سرزمين آرزوها
خارج از مدرسه : آن سوي آتش
بحث با مدير : فرياد زير آب
شاگرد اول كلاس : پرنده كوچك خوشبختي
پاي تخته : لبه تيغ
ديكتاتوري معلم : مزد ترس
منفي هاي پشت سر هم : گلوله هاي بي صدا
اولين دانش آموزي كه معلم از او درس مي پرسد : قرباني
وراجي سر كلاس : مجوز مرگ
آخر كلاس : بهشت پنهان
مبصر كلاس : افعي
بوي جوراب بچه ها : عطر گل ياس
دبيرام مدرسه ما : تبعيدي ها
اخراج از مدرسه : مي خواهم زنده بمانم
سايه دبير تربيتي : سايه شوگان
دفتر دبيران : خانه ارواح
نمره ده : شانس زندگي
اتاق ورزش : جزيره آدم خور ها
دستشويي : اطاق گاز
سال آخر دبيرستان : سال هاي بي قراري
ساختمان مدرسه : آسمان خراش جهنمي
اخراجي ها : بينوايان
رفتن به دانشگاه : هدف سخت
دفتر مدير : کلبه وحشت
صاحبان نمره زير ده : سربداران
كيف هاي دانش آموزان : محموله
ظرفيت نيمكت ها : دو نفر و نصفي
سوسك در كلاس : انفجار در اطاق عمل
كلاس خصوصي : وعده پنهان
زنگ ادبيات : نان و شعر
دفتر ناظم : محكمه عدالت
حالت دانش آموز هنگام پاسخ دادن : زرد قناري
دانش آموزان رشته رياضي : سوته دلان
رفتار مشاور مدرسه با دانش آموزان : عاشقانه
 
ماخذ
www.khalvat.com

دوره هاي مختلف در زندگي

شش سال اوّل زندگی

گريه نکن
شيطونی نکن
دست تو دماغت نکن
تو شلوارت پی‌پی نکن
مامانت رو اذيّت نکن
روی ديوار نقاشی نکن
انگشتت رو تو پريز برق نکن
دمپايی بابا رو پات نکن
به خورشيد نگاه نکن
شبها تو جات جيش نکن
تو کمد مامان فضولی نکن
با اون پسر بی‌تربيته بازی نکن
اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن
زير دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن
دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن

دوره ي دبستان

موقع رفتن به مدرسه دير نکن
پات رو تو جاميزی نکن
ورقهای دفترت رو پاره نکن
مدادت رو تو دهنت نکن
به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن
تخته پاک‌کن رو خيس نکن
حياط مدرسه رو کثيف نکن
با دخترها شمسی خانوم ((دکتربازی)) نکن
دست تو کيف بغل دستيت نکن
تخته‌سياه رو خط‌خطی نکن
گچ رو پرت نکن
تو راهرو سرو صدا نکن
تو کلاس پچ‌پچ نکن
آتاري بازي نکن

دوره ي راهنمايی

ترقّه بازی نکن
سه گا بازي نکن
جاهای بدبد فيلمها رو نگاه نکن
موقع برگشتن از مدرسه دير نکن
تو کوچه فوتبال بازی نکن
دست تو جيبت نکن
با مامانت کل‌کل نکن
تو کلاس صحبت نکن
بعد از ظهر سروصدا نکن
با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
اتاقت رو شلوغ نکن
روی ميز بابات کتابهات رو ولو نکن
عکس لختی تماشا نکن
با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن
جرّ و بحث نکن

دوره ي دبيرستان

با کامپيوتر بازی نکن
تو حموم معطّل نکن
تقلّب نکن
با دوستات موتورسواری نکن
عصرها دير نکن
با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
با بابات دعوا نکن
تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن
تو خيابون دنبال دخترها نکن
مردم‌آزاری نکن
نصف شب سرو صدا نکن
فيلم سوپر نگاه نکن
وقتت رو با مجله تلف نکن
چشم‌چرونی نکن

دوره ي دانشگاه

رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
بيست و چهار ساعت چت نکن
سر کلاس درس غيبت نکن
با دختر شمسی‌خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
خيابون‌ها رو متر نکن
تو سياست دخالت نکن
با دخترهای مردم هر کاری دلت خواست نکن
شب برای شام دير نکن
با مأمور پليس کل‌کل نکن
چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
موبايلت رو ريجکت نکن
حذف پزشکی نکن
آستين کوتاه تنت نکن
همه رو دودره نکن

دوره ي سربازی

موهات رو بلند نکن
روت رو زياد نکن
از اوامر سرپيچی نکن
فرار نکن
با اسلحه شوخی نکن
غيبت نکن
به آينده فکر نکن
درگيری ايجاد نکن
به فرمانده بی‌احترامی نکن
غير از خدمت به هيچ چيز ديگری فکر نکن
با رئيس عقيدتی جرّ و بحث نکن
اعتراض نکن
با دختر شمسی خانوم نامه‌نگاری نکن
از تلف شدن وقتت ناله نکن
از آشپزخونه دزدی نکن

دوره ي شوهر بودن

با زنت شوخی نکن
زنت رو با دختر شمسی خانوم مقايسه نکن
به زنت خيانت نکن
با دوستانت الواتی نکن
سينگل خودت را توي ارکوت معرفي نکن
به زنهای ديگه نگاه نکن
موبايلت رو قايم نکن
از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن
پولت رو خرج دوستات نکن
رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن
غير از زندگی مشترک به هيچ چيز فکر نکن
ريسک نکن
بدون اجازهء زنت هيچ کاری نکن

دوره ي پدر بودن

بچّه رو تنبيه نکن
به بچّه بی‌توجّهی نکن
بچّه‌ت رو با بچّه‌های ديگه مقايسه نکن
به بچّه توهين نکن
بچّه رو از بازی منع نکن
بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّهء دختر شمسی خانوم تشويق نکن
با بچّه کل‌کل نکن
بچّه رو محدود نکن
بچّه رو از جنس مخالف دور نکن
به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن
بچّه رو به هيچ چيز مجبور نکن
آزادی بچّه رو محدود نکن
به حلال‌زاده بودن بچّه شک نکن
از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن

دوره ي پيری

برای بچّه‌هات مزاحمت ايجاد نکن
نوه‌هات رو لوس نکن
با پيرزن‌های ديگه معاشرت نکن
به خاطراتت فکر نکن
پولت رو خرج نکن
هوس جوونی نکن
غير از آخرتت به هيچ چيز فکر نکن
با زنت بی‌وفايی نکن
از رفتن به خانهءسالمندان احساس نارضايتی نکن
لباس شاد تنت نکن
به بيوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن
تو وصيتنامه، هيچکس رو فراموش نکن
از گذشته ناله نکن
به هر کی رسيدی، نصيحت نکن
به آينده فکر نکن

دوره ي پس از مرگ

حالا ديگه دورهء نکن تموم شد! حالا هر کاری دلت می‌خواد بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...بکن
...ولی فقط با روح دختر شمسی خانوم کاری نکن

ماخذ
www.khalvat.com


برخوردهاي مبتني بر شتاخت و احترام
يا به عبارتي رفتار بچه مثبت وارانه!! در اينگونه برخوردها طرفين كمي تا قسمتي عاقلند، فهم دارند، شعور دارند و الكي قوه خيال خود را به كار نمي برند. از پدر و مادرشان اصول محرم و نامحرم را ياد گرفته اند. راحت! مثل آدم زندگي شان را مي كنند. سلام عليكشان را دارند، سر وقت هم پدر و مادرشان برايشان آستين بالا مي زنند كه تا دم در نياوده اند سر و سامان بگيرند! و در كل آدمهاي خوشحالي هستند

برخوردهاي مبتني بر شرم افراطي
آدم هاي دختر و پسر نديده فول فابريك، بعضا دچار اين نوع برخورد مي شوند. سرخ و سفيد مي شوند و عرق ميريزند. ضربان قلبشان بالا ميرود و احتمالا شاهد بعضي علائم فيزيولوژيكي... (گلاب به رو، دبگر بقيه اش را نمي گويم) مي شوند
همين جا لازم است اشاره اي به مساله ماخوذ به حيا بودن بشود. از قديم نديم ها گفته اند كه حيا خوب است ولي خجالتي بودن نه! يهني چه؟ يعني اينكه فرد باحيا با اراده خودش كاري را انجام نمي دهد و در حالت خونسردي، آرامش و هوشياري است؛ ولي آدم خجالتي، بدبخت ننه مرده، اگر بخواهد هم توانايي انجام آن كار را ندارد
فكر نكنيد خيلي خوب... پس خوب است كه بچه مان خجالتي باشدها! نه اصلا! چون گاهي شاهد رفتارهاي متناقض از افراد فوق العاده خجالتي بوده ايم. يعني طرف موقع حرف زدن يك دقيقه نمي تواند به چشمانت نگاه كند ولي با صد نفر تلفني، دوستي خارج از محدوده دارد

برخورد دستپاچه و هيجان زده
به علت عدم شناخت از نحوه قضاوت ديگران، باعث بوجود آمدن برخورد هيجان زده مي شود. يعني چه مي شود؟! الان مي گويم... يعني دخترك يا پسرك طرف مقابلش را كه مي بيند يوهويي گمان مي كند كه ايشان يك دل نه صد دل عاسخ! او شده است كه فلان لبخند را زده يا فلان كلمه را استفاده كرده است. هم اينها زير سر نداشتن شناخت صحيح از جنس مخالف ست
نتيجه اخلاقي: آقاجان؛ نوجوانان و جوانان بايد مورد محبت قرار بگيرند تا اينطوري تشنه محبت نباشند كه وقتي كسي گفت دوستت دارم سر از پا نشناخته همچين اختيار دل از كف بدهد

برخورد خشك و محدود
بعضي ها از آن طرف پشت بام افتاده اند. يعني در مقابل جنس مخالف، آنقدر كج خلقي و اخم و خشانت! به خرج مي دهند كه نگو و نپرس. همچين رفتار مي كنند كه انگار دشمن خوني خود را ديده اند. اين خودش باعث ايجاد عكس العمل سرد از اطرافيان مي شود و فرد خشن و خيلي قشنگ، با خودش فكر مي كند كه اين عمل! آنان است نه عكس العمل و باعث جيرينگ شكستن قلب يخ بسته و لطمه ديدن روح گل سرخي اش مي شود

برخورد مبتني بر پرخاشگري
اين افراد محبت صادقانه و عارفانه و بي شائبه و غيره و ذالكانه خود را به شكل پرتاب سنگ و پاشيدن اسيد و داد و فرياد و نيش و كنايه به طرف مقابلشان نشان مي دهند. اينها كساني هستند كه به پختگي اجتماعي در رفتار خود نرسيده اند. كلا يك چيزيشان مي شود كه اين رفتار ازشان ساطع مي شود؛ وگرنه آدم سالم كه اين جوري نيست

برخورد راحت ار نوع روشنفكري
اين افراد غالبا وقتي در مقابل جنس مخالف قرار مي گيرند، با نگاه ممتد به طرف مقابل، حرفهاي بي سر و ته، گاه شوخيهاي بي مورد و البته با اين شعار كه او هم يك انسان است، مي خواهد بگويند كه هيچ احساس خاصي نسبت به طرف مقابل ندارند. ولي خدا مي داند كه داخلشان چه خبر است. اين جماعت سعي مي كنند به هر نحو ممكنه با عادي جلوه دادن رفتار خود، به جنس مخالف (كه صد البته يك انسان است!) هر روز بيشتر از ديروز نزديك شده و روابط حسنه اي را با او برقرار سازند و بعد از آن ديگر چه شود

ماخذ
www.khalvat.com


يک نامه با حال



اين نامه رو كسي نوشته كه صبح تا شب جلوي تلويزيون بوده وتنها سرگرميش هم اين بوده كه بشينه و تبليغات قشنگ تلويزيون رو از اول تا آخر نگاه كنه .خودتون بخونين عاقبت چنين آدمي چي مي شه

سلام

سلامي كه گرماي آن از مهياگاز و كيفيت سينجرگاز و نوع آوري نيك كالا با ضمانت 5 ساله اميدوارم صميمانه بوسه مرا پذيرا باشي و آنرا با چسب دوقلوي 5 دقيقه اي جلاسنج به لبانت بچسباني. امشب با تمام غمهايم كنار مهيا گاز نشسته ام و با خودكار بل اين نامه را مي نويسم زيرا اين نام نيك است كه مي ماند، هنگامي كه از من جدا شدي و آن نگاه سرد را از من گذراندي اين فقط ضد يخ كاسپين بود كه پيكر يخ زده ام را آب كرد و اين بيمه آسيا و ايران بود كه آسايشم را فراهم كرد، همانطوركه نياز امروز پشتوانه فردا است بايد اعتراف كنم كه نگاهت اثر عجيبي بر كاست دنا و طه بر جا گذاشته. دلم مي خواهد بر قله بينالود سفر كنيم و در لابلاي كوه هاي سر به فلك كشيده بهانه نمكي بخوريم. بيا تا راه سخت و طاقت فرساي زندگي را با پژو پرشياي جديد كه افتخار ملي است آغاز كنيم و با روغن ترمزهاي سپهر و فومن شيمي آسوده خاطر سفر كنيم. بيا تا پيچهاي زندگي را با ابزار مهدي باز كنيم و عشقمان را با ساختمان از پيش ساخته شده ي بانك مسكن بهتر آغاز كنيم و سقفش را ايزوگام شرق كنيم. و آن را با كاغذ ديواري نائين زينت دهيم و مانند خانه سبز همه اش را سبز كنيم و اتاقهايش را با فرش محتشم كاشان و ستاره كوير يزد رنگين كمان كنيم

بيا تا دلهاي سوخته مان را با كرم ضد آفتاب ب ب ك مرهم بگذاريم، بيا روزهايمان را با خمير دندان داروگر 2 كه حاوي فلورايد است آغاز كنيم و عشقمان را با صداي بلند از دل دوو پخش جديد پارس پخش كنيم و اشكمان را با دستمال كاذغي نرمه پاك كنيم.بيا تا دست در دست هم دهيم به مهر ميهن خويش را كنيم آباد

ماخذ
www.khalvat.com

۱۳۸۵ اسفند ۱۷, پنجشنبه

تقدیم به کسایی که به عشقشون نرسیدند

ما دوتا گربه بودیم

رو یه دیوار گلی

من سیاه و مردنی

تو سفید و خپلی
-------------------------
یادته نصف شبا

می پریدیم روی بوم

تو کمینمون بودن

سگای تخم حروم
-------------------------
سگای تخم سگ و

بچه های تخم جن

یادته دیدنمون

پشت کیسه های شن !
-------------------------
باتموم خپلیت!

شیطون و کلک بودی

گربه ها در به درت

تو محله تک بودی
-------------------------
یادته به گردنت

گل و منگول می زدی

با چشای خوشگلت

همه رو گول می زدی
-------------------------
من می گفتم که بیا

تو می گفتی که برو

کنج یه مطبخ گرم

یادته یه شب تو رو.....!
-------------------------
حالا چی خپل خانوم

شنیدم عیال واری

سرت انگار شلوغه

یه دوجین بچه داری
-------------------------
شوهرت هم که می گن

تپل و حسابیه

کار و بارش توپ توپ

گربه ی قصابیه
-------------------------
از تموم اون روزا

یه خوبی موند یه بدی

یاد اون روزا به خیر

روزای مجردی
-------------------------
سر راهت می شینم

روی دیوار گلی

من سیاه و مردنی

تو سفید و خپلی ...


۱۳۸۵ اسفند ۱۶, چهارشنبه

Joke 1

ترکه رو ميخوان اسگل کنند رو يه برگ چک مبلغ رو مينويسن خدا تومن . مي بينن ترکه داره گوني گوني از بانک پول مياره بيرون.تحقيق ميکنن ميبينن رييس بانک لره


به يه فوضوله ميگن اگه فوضولي نكني نصف دنيارو ميديم بهت ميگه نصف ديگشو به كي ميدين


به يك تركه ميگن: 2*2 چند مي‌شه؟ ميگه: 5 تا! مي‌گن: برو بابا، 4 تا ميشه! ميگه: آخه من از يه راه ديگه رفتم

طرف پسرش رفته بوده زير ماشين، با سنگ ميزنه درش بياره

طرف ميخواسته بره هر چي راهزنه اطراف تبريزه دهنشون رو سرويس كنه. ملت هم ميان هر كي يه چيزي براش ميارن، يكي شمشير مياره يكي خنجر مياره و حسابي مسلحش ميكنن. خلاصه تركه راه ميفته و بعد از يك هفته خونين و مالين برمي‌گرده. مردم دورش جمع ميشن، مي‌پرسند: چي شد؟ چي كار كردي؟ تركه پاميشه يا حال زار ميگه: بابا يه دستم شمشير بود يه دستم خنجر، با دندونام مي‌جنگيدم؟!

به یارو ميگن سه تا ميوه نام ببركه با سين شروع بشه ميگه: سيب، سير، سحر. ميگن: سحر كه ميوه نيست؟! ميگه: نميدوني چه هلوييه

تركه تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي ميزون مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي، پول دادي، قيافه دادي، خانواده خوب دادي...فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام..اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح‌! خودت كمكم كن! تركه از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!‌ خودم ميرم

ترکه ماه رمضون ميره خونه دوستش مي خوابه دوستش بهش ميگه سحر صدات کنم؟؟ ترکه مي گه نه همون غضنفر صدام کني بهتره

به تركه مي گن اگه يه دختره خوشگل و باحال بهت راه بده چي كار مي كني ...؟مي گه ازش سبقت مي گيرم

قزوينيه ميره پيش روانشناس ميگه اين كودك درون كه ميگن كجاست ؟

رشتیه به زنش میگه عزیزم خوشحالم كه مادر شدی . زنش میگه انشاا... یه روزیم تو پدر میشی.

يارو می خواسته آمپول بزنه پرستار بهش میگه: بکش پایین
يارو میگه :من دفعه اولمه خانم اگه میشه شما اول بکشین پایین

به يارو میگن : اگه یه روز تو دریا یه کوسه دنبالت کنه چیکار میکنی ؟
میگه : میرم بالای درخت
بهش میگن آخه اونجا که درخت نیست!
يارو داد میزنه میگه : مجبورم میفهمی


يارو تركه عرق ميخوره مي‌برنش كلانتري شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق ميزنه، بعد شلاقو مي‌ده به يكي ديگه ميگه: برادر حسين! بيا شماهم يه فيضي ببر!‌ يارو هم چند تا ميزنه و ميده به اونيكي ميگه: برادر اكبر شما هم بيا يه فيضي ببر! خلاصه چند نفري دهن يارو رو .... بعد كه كارشون تموم ميشه ميان از اتاق برن بيرون، تركه ميگه: برادر‌ا! لااقل درِ فيضيه رو ببندين

آهنگ جدید نفرین محسن چاوشی: الهی تو بمیری من نمیرم....سر قبرت بیام پارتی بگیرم....الهی سرخک و اریون بگیری.... تب مالت و بلای جون بگیری..... الهی از سرت تا پات فلج شه.... کمرت بشکنه،دستت سقط شه.... الهی حصبه و ام اس بگیری....سر راه بیمارستان بمیری.... الهی کوربشی چشمات نبینه.... بمیری، گم بشی، حقت همینه.... الهی آسم تایپ آ بگیری... هنوز که رنده ای پس کی میمیری؟.... الهی شوهر ایدزی بگیری.... بفهمی که داری از ایدز میمیری.... به در بردی از اینها جان به سالم.... الهی دردبی درمون بگیری...


تابلوهاي بين راهي در 5 کيلومتري شهرها... قم : لطفاً با وضو وارد شويد!... قزوين: لطفاً با رکو وارد شويد!... رشت: از غيرت خود بکاهيد!... آبادن: پاريس 5 کيلومتر!... تبريز: پايان تمام محدوديتها

۱۳۸۵ اسفند ۱۳, یکشنبه

SMS 3

تركه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمي‌زدند. زن تركه وقتي شب ميره بخوابه، يك يادداشت براي تركه مي‌گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار كن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا ميشه، ‌مي‌بينه تركه براش يك يادداشت گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه!!!

يه روز دوتا قزوينی از کنار هم رد ميشن يکيشون برميگرده ميگه ببخشيد علی جون از جلو نشناختمت!!!

تركه داشته از تو جنگل رد ميشده؛ يهو يك شيره جلوشو ميگيره، ميگه: كوچولو كجا ميري؟! تركه ميگه: خونه مادر بزرگ، بخورم پفك نمكي، چاق بشم چله بشم، بعد ميام ؟يرمم نميتوني بخوري!!!

عربه زنشو واسه زايمان بچه هفتم برده بوده بيمارستان، بعد از يك مدت يك پرستار مياد، آروم بهش ميگه: يك خبر بدي براتون دارم. متاسفانه بچه عقب افتاد‌ه‌ست. عربه ميگه: ولك خودشو ناراحت نكن! شيش تاشون از جلو افتادن هيچ گهي نشدن، بذار اين هفتمي از عقب بيافته شايد يك گهي شد!

دو تا تركه ميرن سوراخ لايه اوزن رو بدوزن، خودشون ميمونن اونور!

رشتيه به زنش مشكوك بوده، يك بار بايد ميرفته مسافرت، زير تخت خانم يك سطل ماست ميگذاره و يك گوشكوب هم ميبنده به زير تخت، تا اگه بيشتر از يك نفر رو تخت خوابيدن گوشت كوبه بياد پايين وماستي شه. خلاصه ميره سفر و چهار روز بعد برميگرده ميبينه ماسته دوغ شده!

خطبه عقد رشتی ها : النکاح و سنتی خوش به حال امتی

خداوند به شیطان گفت : در مقابل انسان زانو بزن.شیطان گفت نمیزنم.خداوند گفت:تووووووو قلللللللللت میییییییکنییییی ییی

نا قلا رفتی موتور خریدیو به ما نگفتی؟ترسیدی شیرینیتو بخوریم؟ولی عکسه تو رو تمام پفکهای چی توز زدن

آموزش حسابداري:
اگركس راسرمايه فرض كنيم آنوقت
زن=سرمايه دار
مرد=سرمايه گذار
ازدواج=سرمايه گذاری بلندمدت
صيغه=سرمايه گذاري كوتاه مدت
....=سرمايه درگردش
دختر=سرمايه مسدود
پيرزن=سرمايه سوخته

نباید میذاشتم بری... اینجا خیلی جات خالیه... بوی عطرت نمیاد... حس بدی دارم... چون همش فکر می کنم تقصیر من بود... آره نباید سیفون رو می کشیدم!!!

همیشه باید عکس دوست پسرتو رو توی کیف پولت بذاری،هر وقت دچار مشکل بزرگی شدی، بهش نگاه کنی. اون وقت احساس می کنی هیچ کدوم از مشکلاتت به اندازه این یه دونه مشکلت نیست.

یه خبرزن رشتیه بچه دومشو میزاد،‌ بچه بزرگتره حسودیش میشه،‌ روسینه مامانش سم می ریزه که بچه کوچیکه بمیره،‌ دو تا همسایه هاشون می میرند

یارو با دوست دخترش تو پارک نشسته بودن یهو دختره رنگش می پره و هول میشه می پرسه چی شد؟؟ دختره می گه بابام اونجاست داره میاد بدبخت شدم .یارو می گه ناراحت نباش اگه گفت این کیه؟بگو داداشمه

به قزوینیه میگن چه روزی رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه : ببم جان روزی رو که دنیا کون فیکون شود

فقط حال می ده با دخترا بری ماهیگیری خیای حال میده

می دونی چرا؟ چون هیجکی اندازه دخترا کرم نداره.

خیلی معروف شدی دیگه حالی از ما نمی پرسی ما رو تحویل نمی گیری

شهرت ما رو از یادت برده ؟؟ باز خوبه فقط یه میدون تو برره به اسمت شده ها

روز قيامت خدا به مردا ميگه: اونايي كه زن ذليل بودن سمت چپ بقيه سمت راست. همه ميرن سمت چپ فقط يكي نميره. خدا بهش ميگه چرا تو نرفتي اونور؟ ميگه: خانومم گفته اينجا وايسا

اگه 1 روز بري سفر .اگه 2 روز بري سفر.اگه3 روز بري سفر.اگه 4 روز بري سفر.اگه 5 روز بري سفر.اگه 6 روز بري سفر.اگه 7 روز بري سفر. اون وقت 1 هفته هست كه سفري


SMS 2

مامانه به بچش ميگه که عزيزم و قتي خاله اومد قشنگ ميري جلو سلام ميکني ميبوسيش بچه ميزنه زيره گريه ميگه نه مامان من خاله رو بوس نميکنم! مامانه ميگه ا چرا عزيزم؟ بچهه ميگه آخه ديروز که بابا ميخواست بوسش کنه زد تو صورتش

--------------------------------------------------------------------------------------

بي اس ام اس نموني .. .بلند صلوات بفرست !

--------------------------------------------------------------------------------------

برو کنار خیس نشی ....
این اس ام اس آبداره !
چون یک ماچه گنده همراش داره !!

--------------------------------------------------------------------------------------

خانوم ها اقایون رو واسه 1000 چیز میخوان.ولی اقایون این قدر آقان که 1000 تا خانوم رو واسه یه چیز میخوان

--------------------------------------------------------------------------------------

کاش در دنيا ۳ چیز نبود : ۱-عشق ۲-غرور ۳-دروغ آن وقت انسان مجبور نبود به خاطر عشق از روي غرور , دروغ بگويد

---------------------------------------------------------------------------------------

كوتاهترين داستان ممكن كه هر سه جنبه مذهب - سكس و معما رو شامل باشه بنويسين. جایزه به جواب زير تعلق گرفت: خدايا - من حامله شدم - آخه كار كي ميتونه باشه؟

---------------------------------------------------------------------------------------

سلام، ببخشيد از خواب بيدارت كردم، خواستم بگم سرت از روي بالش افتاده پايين، اون يكي پات هم از پتو افتاده بيرون!

---------------------------------------------------------------------------------------

ترکه عروسی میکنه
شب می بینن برادرش پشت در اتاق نشسته.
میگن اینجا چیکار میکنی ؟؟؟
میگه :
آخه بابام گفته بعد از داداشم نوبت منه ..!!!

--------------------------------------------------------------------------------------

girl : sorry sir, u can't smoke here
customer: but i bougth these cigarettes from this store !!1
girl: we also sell condoms, but it doesn't mean u can fuck me !!!1

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

درست است که روزی فراموش میکنی و روز دیگر فراموش میشوی
اما بدان
فراموش شدگان , فراموش کننده گان را هرگز فراموش نمیکنند !

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

اگه دردی تو پاهات حس میکنی ...
اگه احساس میکنی خیلی خسته ای ....
به خاطر اینه که روزی 1000 بار تو خاطرم مییایو میری ...!
---------------------------------------------------------------------

قلبی داری به وسعت دریا
و به بینهایت آسمانها ,
باید منطقی باشم ,
حق داری اگه دلت برام تنگ نمیشه ...!

--------------------------------------------------------------------

پفک 100 تومن
شیر 200 تومن
بستنی 300 تومن
نوشابه 200 تومن
سیگار 25 تومن
دیگه روت میشه اس ام اس 14 تومنی واسم نفرستی ؟؟؟!!!

----------------------------------------------------------------------------------------

رشتیه دم مرگش به زنش گفت: زن، بعد از رفتن من به من خيانت نکني که استخونام تو گور بلرزه! زنش گفت: چشم. مدتي بعد از مرگش به خواب زنش اومد و گفت: تو اون دنيا به من مي گن اصغر ويبره!!!

----------------------------------------------------------------------------------------

ملانصرالدين بالای منبر سخنراني مي کرد: هرکس چندتا زن داشته باشه به همون تعداد چراغ تو بهشت براش روشن مي شه. ییهو توی جمعيت، زن خودش رو ديد. هول کرد و گفت: البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش

-----------------------------------------------------------------------------------------

ترکه میره تو مغازه میگه: ببخشيد شما از اون کارت پستال ها که روش نوشته: عزيزم تو تنها عشق من هستي داری؟ مغازه دار میگه: بله داريم. ترکه میگه: پس لطفا 14 تاشو به من بدید!!!

-----------------------------------------------------------------------------------------

عربه از سربازي واسه پدرش تلگراف میزنه: من کاظم پول لازم پدرش هم در جواب میگه: من تراب وضع خراب!!!

------------------------------------------------------------------------------------------

عجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه تا فرياد نکشي کسي به طرفت بر نمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي به ديدنت نمي ياد و تا وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه



به لره ميگن 12 امامتو ميشناسي ميگه: ها. ميگن خوب اسماشون رو بگو . ميگه اينجوري نه ، اگه ببينمشون ميشناسم!!!




ترکه رو برق مي گيره مامانش مي گه ننه جون ولش نکن همين بود که باباتو کشت!!!



دختر زشته به دوست پسرش می گه: شباهت من و خورشید چیه؟ می گه: به جفتتون نمی شه مستقیم نگاه کرد!!!




به ترکه می گن احمق ترین خواننده کیه؟ می گه: حبیب .می گن: چرا؟ می گه : اخه گیتار می زنه می گه صدای دهل می یاد!!!



یه بار لره با ترکه دعواش می شه ترکه اجر پرت می کنه لره هد می زنه!!!

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۸۵ اسفند ۱۱, جمعه

زن‌ ها از مردها چه‌ مي‌ خواهند؟

شما فكر مي‌كنيد زنها از مردها چه‌ مي‌خواهند؟ اگر زن‌ هستيد يا مرد،حتما مي‌توانيد يك‌ ليست‌ عريض‌ و طويل‌ تهيه‌ كنيد. اما تفاوت‌ اين‌ ليست‌ با هر ليست‌ احتمالي‌ ديگر اين‌ است‌ كه‌ ... بخوانيد، خودتان‌ مي‌فهمي


ليست‌ اصلي

خوش‌اندام‌ و قشنگ‌ باشد
جذاب‌ باشد
اراي‌ موقعيت‌ شغلي‌ باشد
شنونده‌ خوبي‌ باشد
شوخ‌ و بذله‌گو باشد
قامت‌ برازنده‌ داشته‌ باشد
خوش‌لباس‌ باشد
قدرشناس‌ باشد
در ذهنش‌ انديشه‌هاي‌ حيرت‌انگيز و شگفت‌آور وجود داشته‌ باشد
عاشق‌ خوبي‌ باشد و اهل‌ خيالپردازي‌ باشد


ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 32 سالگي

قيافه‌اش‌ خوب‌ باشد(اولويت‌ با كساني‌ كه‌ دچار كچلي‌ يا كم‌مويي‌ نيستند
در ماشين‌ را براي‌ خانم‌ باز كند و صندلي‌ را براي‌ خانم‌ از پشت‌ ميز بيرون‌ بكشد
به‌ قدر كافي‌ براي‌ خوردن‌ يك‌ شام‌ گران‌ قيمت‌ در خارج‌ از منزل‌ پول‌ داشته‌ باشد
بيش‌ از آنچه‌ حرف‌ مي‌زند، گوش‌ كند
به‌ لطيفه‌هاي‌ خانم‌ بخندد
براحتي‌ بتواند ساكهاي‌ سنگين‌ حاوي‌ مواد خوراكي‌ را حمل‌ كند
حداقل‌ يك‌ كراوات‌ داشته‌ باشد
در قبال‌ خوردن‌ يك‌ غذاي‌ خوب‌ خانگي‌ تشكر كند
تاريخ‌ تولد و سالروز ازدواج‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
حداقل‌ يك‌ بار در هفته‌ حرفهاي‌ عاشقانه‌ بزند


ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 42 سالگي

خيلي‌ زشت‌ نباشد
قبل‌ از آمدن‌ من‌، با ماشين‌ به‌ راه‌ نيفتد
يك‌ كار ثابت‌ داشته‌ باشد و بتواند حداقل‌ يك‌ بار در سال‌ خرج‌ شام‌ بيرون‌ از خانه‌ را بپردازد
وقتي‌ من‌ حرف‌ مي‌زنم‌ بتواند سرش‌ را تكان‌ بدهد
لطيفه‌هاي‌ كهنه‌ و قديمي‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
به‌ قدر كافي‌ توانايي‌ داشته‌ باشد تا بتواند در جابه‌جاكردن‌ مبلمان‌ كمك‌ كند
پيراهني‌ بپوشد كه‌ برآمدگي‌ شكمش‌ را بپوشاند
شيشه‌ آبليمويي‌ را كه‌ نوار اطمينان‌ درش‌ باز شده‌، تشخيص‌ بدهد و آن‌ را نخرد
به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ درب‌ محافظ‌ توالت‌ فرنگي‌ را قبل‌ از خروج‌ سر جايش‌ بگذارد
آخر هر هفته‌ صورتش‌ را اصلاح‌ كند


... در 52 سالگي

موهاي‌ گوش‌ و بيني‌اش‌ را كوتاه‌ كند
در اماكن‌ عمومي‌ آروغ‌ نزند و خرخر نكند
خيلي‌ زياد پول‌ قرض‌ نگيرد
وقتي‌ من‌ ابراز محبت‌ مي‌كنم‌ به‌ خواب‌ نرود
لطيفه‌هاي‌ تكراري‌ را هفته‌يي‌ چندبار نگويد
ظاهرش‌ به‌ قدري‌ مناسب‌ باشد كه‌ گاهي‌ آخر هفته‌ها بشود با او به‌ پيك‌نيك‌ رفت‌ والبته‌ حال‌ و حوصله‌ بيرون‌ رفتن‌ را داشته‌ باشد
كمتر جوراب‌ لنگه‌ به‌ لنگه‌ بپوشد و لباسهاي‌ زيرش‌ را زود زود عوض‌ كند
در برابر خوردن‌ يك‌ شام‌ حاضري‌ تشكر كند
اسم‌ و آدرسش‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
چند هفته‌ يك‌ بار در تعطيلات‌ آخر هفته‌ اصلاح‌ كند


... در 62 سالگي

از بچه‌يي‌ كوچك‌ نترسد
به‌ خاطر داشته‌ باشد حمام‌ خانه‌ كجاست‌
براي‌ منظم‌ و با قاعده‌ بودن‌ او، نياز به‌ خرج‌ كردن‌ پول‌ زيادي‌ نباشد
فقط‌ هنگام‌ خواب‌ به‌ آرامي‌ خرخر كند
به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چرا مي‌خندد
آنقدر توانايي‌ داشته‌ باشد كه‌ بدون‌ كمك‌ قادر به‌ ايستادن‌ باشد
معمولاص بتواند بعضي‌ از لباسهايش‌ را بدون‌ كمك‌ ديگران‌ بپوشد
غذاهاي‌ سبك‌ را دوست‌ داشته‌ باشد
به‌ ياد بياورد كه‌ دندانهاي‌ مصنوعي‌اش‌ را كجا گذاشته‌ است‌
به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چه‌ وقت‌ آخر هفته‌ است

... در 72 سالگي
 

علت ديوانگي

پزشك قانوني به تيمارستان دولتي سركشي مي‌كرد. مردي را ميان ديوانگان ديد كه به نظر خيلي باهوش مي‌آمد. او را پيش خواند و با كمال مهرباني پرسيد كه: شما را به چه علت به تيمارستان آورده‌اند؟

مرد در جواب گفت: آقاي دكتر! بنده زني گرفته‌ام كه دختر هجده‌ساله‌اي داشت. يك روز پدرم از اين دختر خوشش آمد و او را گرفت و از آن روز، زن من مادرزن پدر شوهرش شد. چندي بعد دختر زن بنده كه زن پدرم بود پسري زاييد. اين پسر، برادر من شد زيرا پسر پدرم بود

اما در همان حال نوه زنم و از اينقرار نوه بنده هم مي‌شد و من پدر بزرگ برادر ناتني خود شده بودم. چندي بعد زن بنده هم زاييد و از آن روز زن پدرم خواهر ناتني پسرم و ضمنا مادر بزرگ او شد. در صورتي كه پسرم برادر مادربزرگ خود و ضمنا نوه او بود

از طرفي چون مادر فعلي من، يعني دختر زنم، خواهر پسرم مي‌شود، بنده ظاهرا خواهرزاده پسرم شده‌ام. ضمنا من پدر و مادر و پدربزرگ خود هستم، پسر پدرم نيز هم برادر و هم نوه من است

آقاي دكتر!‌ اگر شما هم به چنين مصيبتي گرفتار مي‌شديد،‌ قطعا كارتان به تيمارستان مي‌كشيد

هر روزتون ولنتاين

پرده اول :ساعت 16:00،خيابون

ببخشيد خانوم پا مي دي واسه معلول مي خوام ،عروس ننم مي شي؟مي تونم شماره بدم پاره كني؟!!! مي خوام سايه

سرت شم،مي خوانم مرد خونت شم،طلبت شدم، مي خوام باهات دوست شم،شماره كفشتم بدي زنگ مي زم...راستي

شماره عينك من مي دوني چنده؟... ا...چرا جواب نمي دي؟

<<<< (نگاه عاقل اندرسفيه دختر)


پرده دوم :ساعت 16:30، ايستگاه اتوبوس
مي تونم يه ذره وقتتون رو بگيرم؟ به خدا قصد خير دارم -
خواهش مي كنم مزاحم من نشيد، من نامزد دارم -
خب من حاضرم با نامزد شما دوئل كنم ،انتخاب اسلحه هم به عهده اون -
(دختر به زور جلو خنده اش را مي گيرد)
ـ ببين پسر خوب من جاي مامان توام
ـ خب من خيلي دوست دارم يه مامان خوب مثل شما داشته باشم،تا شبا برام قصه بگه ،برام لالايي بگه
ـ لطفا مزاحم نشويد ،پليس صدا مي كنما
ـ خب بهتر ،همين جا عقدمون مي كنن
ـ تو چقدر پررويي بچه ؟؟
ـ من شماره ام رو ميدم به شما ،اگر دوست نداشتين زنگ نزنيند
ـ باشه ولي قول نميدم زنگ بزنما
ـ عيبي نداره ، زنگ نزن


پرده سوم : يه روز بعدازظهر،پارك
ـ ببين آقا مسعود تا به حال دوست پسر نداشتم،چون دوست ندارم مثل اين ديوونه ها و
بچه مچه ها كه تا صبح مي شينن پاي تلفن ، هي تلفن بازي و از اين صحبت ها
ـ خب من هم تا به حال دوست دختر نداشتم... من هم از اين بچه بازي ها بدم مياد

پرده چهارم : نصف شب،پاي تلفن
...ـ ببين مسعود جون نگاه من به زندگي اينجوريه كه
...ـ اتفاقا عزيزم دلم،ماي دارلينگ ،هاني،سوييتي،نظر منم اينه كه


پرده پنجم: يك شب گرم و تب آلود
بوي علف،حس خسته يك ملافه پيچيده ،عطر ممنوع يك رويا ،صداي (...) و
(...) ،عشق و ديگرهيچ
!!!در اين قسمت بايد كمي بي پرده سخن گفت


پرده ششم: روز ولنتاين،كافي شاپ
ـ من ديگه خسته شدم ،امروز يه روز عاشقانه اس ، سرشار از عشق وصفا ولي مثل اينكه تو من رو ...دوست نداري
چرا دوستت دارم ‏ولي شرايطم طوري نيست كه بتونم وقت بذارم، من دوستاي ديگه اي هم دارم كه بايد بهشون برسم
...نمي تونم همه وقتم رو براي تو بذارم
... خب منم همينطورم، منم وقت ندارم ولي اين دليل نمي شه كه ديگه از عشق صحبت نكني
... عشق مال بچه هاس ،‌ اين حرفا چيه، ما ديگه بزرگ شديم، بايد واقع بينانه به اين قضيه نگاه كنيم
...گفتم كه ... ديگه من رو دوست نداري
... چرا عزيزم دوستت دارم ، امشب زنگ بزن به بابات بگو مي ري خونه دوستت شبم نمي آي
!كدوم دوستم ؟
... اسمش يادم نيست، همون كه اون دفعه گفتي ديگه
! آهان ... باشه

پرده هفتم : فرداي روز ولنتاين، خونه پسره
بي شعور!‌ پدر سگ! (‌...)! (...)! تو فكر كردي من (...) ام ! تو من رو با اون خواهر(...) ات اشتباه گرفتي
...پونزده پسر رو جمع کردي تو اين خونه که چي بشه
! توهم كه بدت نيومد...! تازه اينا دوستاي منن ! غريبه كه نيستن
... خفه شو بي غيرت ! من عشق تو بودم! برات روز ولنتاين عروسك خر گريان خريدم و هديه دادم
!! چه ربطي داره منم برات از اين شكلات قلبي ها خريدم
شكلات قلبي ات بخوره تو سرت! تو اصلا معني عشق رو نمي فهمي... حيف اون كارت پستالي كه برات ...خريده بودم
عشق همينه كه ديدي ديگه، راستي اونروز روم نشد بهت بگم كارت پستالت خيلي بي ريخته! حالا فكر كردي خيلي لعبتي، با اون هيكل بي ريختت!‌ مث كپه (...) مي مون
دفعه اول كه هيكل من بي ريخت نبود... تو اينجوريش كردي
!(...) به من چه خود(...)ات مي خواستي ‌
:اين قسمت را با صداي گيس و گيس كشي بخواني
( ...)(...)(...)(...)(...)
( ...)(...)(...)(...)(...)


...(تالاپ ( صداي بسته شدن در


پرده هشتم: بعد از ظهر فرداي روز ولنتاين، لوكيشن قبلي
آخه مرتيكه بي شعور، تو مي مردي 5 دقيقه ديگه هم تو كمد دووم مي آوردي؟
...‌ به من چه مسعود جون ! حميد هلم داد
... حميد آبروي من رو بردي، دافيه پريد! از همون سوراخ كليد نگا مي كردين ديگه
... آخه مسعود تو نمي دوني تو كمد چه بويي مي اومد كه
- بيا اينم از رفقاي ما !


پرده نهم:‌ ساعت16:00‚ پرايد
... ببين آقا ، من تا حالا دوست پسر نداشتم
ساعت 17:00 ، يه جاي ديگه
... آبجي پا مي دي واسه

:نتيجه گيري
!ولنتاين هيلي هوبه
 

ماخذ
www.khalvat.com

ازدواج براي آقايون خوبه يا بد؟


ازدواج برای خانمها خوبه يا بد؟


امان از دست خانومامون

اگه تيپ بزنيم بريم سر كار
ميگن ببينم باكي قرار داري؟

اگه لباسهاي معمولي بپوشيم
ميگن تواصلا" سليقه نداري

اگه زياد بگيم دوستت دارم
ميگن باز چه نقشه اي تو سرته

اگه نگيم دوستت دارم
ميگن پاي كسه ديگه اي وسطه

اگه زياد بهشون زنگ بزنيم
ميگن به من اعتماد نداري

اگه زنگ نزنيم
ميگن انگار سرت خيلي شلوغه

اگه تو خونه زياد بخنديم
ميگن ديونه شدي

اگه كم بخنديم
ميگن بخت النحس

اگه شام بخواهيم
ميگن فقط فكر شكمشه

اگه شام نخواهيم
ميگن ذليل مرده شام با كي كوفت كردي

ولي هرچي ميگن بذار بگن ماكه كارمون درسته
 
ماخذ
www.khalvat.com

مرد ها مثل چي هستند ؟

: مردها مثل « مخلوط كن » هستند
. در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد

: مردها مثل « آگهي بازرگاني » هستند
. حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد

: مردها مثل « كامپيوتر » هستند
. كاربري شان سخت است و هرگز حافظه اي قوي ندارند

: مردها مثل « سيمان » هستند
. وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني

: مردها مثل « طالع بيني مجلات » هستند
. هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي گويند

: مردها مثل « جاي پارك » هستند
خوب هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم

: مردها مثل « پاپ كورن » ( ذرت بو داده ) هستند
. بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي گيرند

: مردها مثل « باران بهاري » هستند
. هيچوقت نميدانيد كي مي آيند ، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود

: مردها مثل « پيكان دست دوم » هستند
. ارزان هستند و غير قابل اطمينان

: مردها مثل « موز » هستند
. هرچه پيرتر ميشوند وارفته تر ميشوند

: مردها مثل « نوزاد » هستند
در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي شويد
 
ماخذ
www.khalvat.com


برخي خانم ها مثل چي هستند ؟

آقايان پاسخ مي دهند
سئوال: برخي خانم ها مثل چي هستند ؟


خانم ها مثل راديو هستند
هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند

خانم ها مثل شبكه اينترنت هستند
از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند

خانم هامثل چسب دوقلو هستند
اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد

خانم ها مثل موتور گازي هستند
پر سر و صدا , كم سرعت , كم طاقت

خانم ها مثل رعد و برق هستند
اول برق چشمهاشون مي رسه , بعد رعد صداشون

خانم ها مثل ليمو شيرين هستند
اول شيرين و بعد تلخ مي شوند

خانم ها مثل موبايل هستند
هر وقت كاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند

خانم ها مثل گچ هستند
اگر چند دقيقه مدارا كنيد آنچنان سخت مي شوند كه هيچ شكلي نمي گيرند

خانم ها مثل كنتو ر برق هستند
هر از چند سالي يكبار سن آنها صفر مي شود

خانم مثل فلزياب هستند
هرگاه از نزديكي طلافروشي رد مي شوند عكس العمل نشان مي دهند

خانم ها خيلي زرنگ هستند
آنقدر جنگيدند تا جايزه صلح را گرفتند

۱۳۸۵ اسفند ۱۰, پنجشنبه

آقايون نخونند

فرق شوهر کردن و سگ نگه داشتن چيه؟
سگ گند به فرشت ميزنه ، مرد به زندگيت

به مردی که نود و نه درصد مغزش از بين رفته چي ميگند؟
خواجه

فالگير : فردا شوهرتون ميميره
زن : اينو که خودم ميدونم . بهم بگو گير پليس مي افتم يا نه؟

وقتي يه زن ميبينه که شوهرش داره زيکزاک تو حياط ميدوه بايد چيکار کنه؟
هيچي ، بايد بهتر هدف بگيره و به شليک کردن ادامه بده

چرا روان درماني مردها کمتر از زنها طول ميکشه؟
معمولا" بايد در روان درماني به دوران کودکي بازگشت و مردها هميشه در همون دوران به سر مي برند

وقتي خدا حوا رو آفريد چي گفت؟
کار نيکو کردن از پر کردن است

به زني که هميشه ميدونه شوهرش کجاست چي ميگن؟
بيوه

تلفن همراه تنها چيزيه که مردها سرس دعوا دارند که مال کدومشون کوچيکتره

به مردی که نود درصد قوه عقلايش رو از دست داده چي ميگن؟
بيوه

چرا مغز مردها گرونتر از مغز زنهاست؟
آخه زنها از مغزشون تا به حال استفاده کرده اند

ببين خانوم ، تو روزنامه نوشته که مردها به طور متوسط در روز از پانزده هزار کلمه برای صحبت کردن استفاده ميکنند ولي زنها از سي هزار کلمه . ديديت ثابت شد شما زنها بيشتر حرف ميزنين تا ما مردها؟ خانم : هيچ هم همچنين چيزی نيست . فوقش ثابت شده که ما هر حرف رو بايد دو بار بزنيم تا توی مخ شماها فرو بره ...! ببخشيد چي گفتي؟؟

بهترين انتقام از زني که شوهرتون را از چنگتون در آورده چيه؟
بذارين شوهرتون مال اون بمونه

مامان ، من شنيده ام تو بعضي از کشورها زن و شوهر قبل از ازدواج همديگه رو نميشناسن ! راسته ؟ دخترم تو همه جای دنيا وضع همينه !؟

بهترين مدرک دروغ بودن قصه ها چيه؟
مجرده ! شاهزاده افسانه ای هميشه خوش تيپ و باهوش و پولدار و مجرده

آگهي نيازمندی : به پنج مرد زرنگ و کاری يا يک زن نيازمنديم

به پنجاه تا مرد در ته اقيانوس چي ميگن؟
يک شروع خوب

وقتي خدا مرد رو آفريد ، داشت تمرين ميکرد

مرد : عزيزم ، من ميخوام از تو خوشبخت ترين زن دنيا رو بسازم
زن : خير پيش

فرق يک مرد با يک گربه چيه؟
يکيشون يه موجود دله است که بي چشم و روئه و براش مهم نيست که کي بهش غذا ميده ، اون يکي يه حيوان ملوس خانگيه

فرق بين يک مرد باهوش و هيولای لاک نس چيه؟
هيولای لاک نس تا به حال چند بار ديده شده

چرا مردها از زنهای خوشگل بيشتر از زنهای باهوش خوششون مياد؟
چون قدرت چشمهاشون بيشتر از قدرت مغزشونه

ماخذ
www.khalvat.com

تور بزرگ ملکوت

سه شب بهشت، دو شب جهنم، دو شب برزخ
- بازديد از مهم ترين مراکز فرهنگی، هنری، تفريحی ملکوت
- بازديد از پل زيبای صراط
- بازديد از معروف ترين مار دنيا؛ غاشيه
- تجربه ی سفری زيبا بر روی شير عسل های رودخانه های بهشت
- بازديد از بارگاه الهی و خانه ی جبرائيل
- بازديد از اژدهای دو سر


هزينه های تور شامل

- هزينه ی جابه جايی و اقامت همراه با صبحانه
- هزينه ی ويزای بهشت
- هزينه ی جا به جايی با قاليچه ی پرنده
- هزينه ی خدمات جانبی( حوری و

علاقه مندان می توانند برای شرکت در تور و کسب اطلاعات بيشتر هر چه سريع تر با عزرائيل تماس بگيرند!


کنسرت بزرگ هايده و ويگن
( برای حال دادن به زلزله زدگان بم که تازه اومدن اين جا)

با حضور افتخاری ايرج بسطامی
مکان: آمفی تئاتر اصلی بهشت، آسمان هفتم!
زمان: جمعه ی ديگه

علاقه مندان برای تهيه ی بليط و در صورتی که احساس می کنند به بهشت می روند، می توانند تا آخر وقت اداری چهارشنبه فوت شوند

ماخذ
www.khalvat.com

فـــــــــــــــرهنگ لغات

آدامس : تنها چيزي كه توي دهان خانم ها بند مي شود
آدم خوار: انسان دوست افراطي
آدم مغرور: كسي كه اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگويد : يه وجب بلند تر بزن
احمق: كسي كه دختر همسايه را در تاريكي نبوسد
ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد
ازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند
الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را
اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميداند
ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد اتومبيل تازه اش دارد رفتار كند
بزبيار : فلك زده اي كه زنش زشت و كلفتش بيريخت باشد
بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند
بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر
چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند
خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود
خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت
دست : عضوي كه در سينما نزد صاحبش بند نمي شود
دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود
رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است
رقص : بهم چسبيدن با اتيكت دو جنس مخالف
زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال
سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانست
سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند
عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد عشق تازه تري پيدا كرد
سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود
سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود
ماچ : بوسه اي كه هنوز رنگ آرتيستي نگرفته
مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند
معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود
موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند
هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد
 
ماخذ
www.khalvat.com

چند نکته خواندني در باره زنان و مردان

رياضيات عشق
يک مرد زيرک + يک زن زيرک = روابط عاشقانه
يک مرد زيرک + يک زن ابله = ماجراي جنسي
يک مرد ابله + يک زن زيرک = ازدواج
يک مرد ابله + يک زن ابله = آبستني

رياضيات خريد
مرد براي جنس يک دلاري حاضر هست تا دو دلار بپردازد زيرا به آن نياز دارد
زن براي جنس دو دلاري بيش از يک دلار نمي پردازد و تازه به آن نيازي هم ندارد

معادلات و آمارها
يک زن نسبت به آينده خود نگران است تا آنکه شوهر گير بياورد
يک مرد هرگز نسبت به آينده خود نگران نيست مگر آنکه زن بگيرد
يک مرد موفق کسي است که بيشتر از آنکه زنش بتواند خرج کند پول دراورد
يک زن موفق کسي است که بتواند يک چنين مردي را به تور بزند

خوشبختي
زن براي آنکه با مردي احساس خوشبختي کند بايد او را به ميزان زيادي درک کند و مقدار کمي هم دوست داشته باشد
مرد براي آنکه با زني احساس خوشبختي کند بايد او را به ميزان زيادي دوست داشته باشد ولي هيچ وقت در صدد درک او بر نيايد

حافظه
هر مرد متاهلي بايد اشتباهات خويش را بدست فراموشي بسپارد زيرا دليلي ندارد دو نفر يک چيز واحد را به ياد داشته باشند

شکل ظاهر
مردان به همان وضع ظاهر خوبي که شبها به رختخواب مي روند از خواب بر مي خيزند
زنان معلوم نيست چرا ظاهرشان از شب تا صبح رو به خرابي مي رود

تمايل به تغيير
وقتي زني با مردي ازدواج مي کند، انتظار دارد که شوهرش تغيير کند، که نمي کند
وقتي مردي با زني ازدواج مي کند انتظار دارد که همسرش تغيير نکند، که مي کند

تکنيک مباحثه
يک زن در هر مباحثه اي حرف آخر را مي زند
هر چيزي که مرد بعد از آن حرف آخر بر زبان آورد ، خود سر آغاز مباحثه جديد ديگري است
 
ماخذ
www.khalvat.com

سير تکامل دختر خانمها

سن 14 سالگي : تا پارسال هر کي بهشون مي گفت چطوري؟ ميگفتن ... خوبم مرسي ... حالا ميگن مرسي خوبم
سن 15 سالگي : هر کي بهشون بگه سلام ... ميگن عليک سلام ... نقاشيشون بهتر ميشه » بتونه کاري و رنگ آميزي
سن 16 سالگي : يعني يه عاشق واقعيند ... فردا صبح هم ميخوان خودکشي کنن ... شوخي هم ندارن
سن 17 سالگي : نشستن و اشک مي ريزن ... بهشون بي وفايي شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگي : ديگه اصلا عشق بي عشق ... توي خيابون جلوي پاشون رو هم نگاه نمي کنن
سن 19 سالگي : از بي توجهي يه نفر رنج مي برن ... فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگي : نه , نه ... اون منو نمي خواست آخرش منو يه کور و کچلي مي گيره ... مي دونم
سن 21 سالگي : فقط سن 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگي : خوش تيپ باشه ، پولدار باشه ، تحصيلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چي نباشه
سن 23 سالگي : همهء خواستگارا رو رد مي کنن
سن 24 سالگي : زياد مهم نيست که چه ريختييه يا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چيزي که نرسيديم برسونه
سن 25 سالگي : اااااااه ، پس چرا ديگه هيچکي نمي ياد... هر کن ميخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگي : يه نفر مي ياد ، همين خوبه ، بله
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پات مي شکست و خواستگاري من نميومدي

ماخذ
www.khalvat.com

سير تکامل آقا پسرها

سن 14 سالگي : تازه توي اين سن، هر رو از بر تشخيص ميدن . اول بدبختي
سن 15 سالگي : ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن ... از قيافه خودشون بدشون مي ياد
سن 16 سالگي : توي اين سن اصولا راه نميرن، تکنو مي زنن ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن
سن 17 سالگي : يه کمي مثلا آدم ميشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند مي خونن ... يادش به خير اون روزها که تکنو نبود راک ن رول مي خوندن
سن 18 سالگي : هر کي رو مي بينن تا پس فردا عاشقش ميشن ... آخ آخ ...آهنگ هاي داريوش مثل چسب دو قلو بهشون مي چسبه
سن 19 سالگي : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تيز ميشن ... ابي گوش ميدن
سن 20 سالگي : از همه شون رو دست مي خورن ...ستار گوش ميدن که نفهمن چي شده
سن 21 سالگي : زندگي رو چيزي غير از اين بچه بازيها مي بينن ... مثلا عاقل مي شن
سن 22 سالگي : نه مي فهمن که زندگي همش عشقه ... دنبال يه آدم حسابي مي گردن
سن 23 سالگي : يکي رو پيدا ميکنن اما مرموز ميشن ... ديدشون عوض مي شه
سن 24 سالگي : نه... اون با يه نفر ديگه هم دوسته ...اصلا لياقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگي : عشق سيخي چند؟ ... طرف بايد باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نيست
سن 26 سالگي : اين يکي ديگه همونيه که همهء عمر مي خواستم ... افتخار ميدين غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پام مي شکست و خواستگاري تو نميومدم

ماخذ
www.khalvat.com

اگه دو تا مرد طالب يه زن باشن

اگه دو تا مرد طالب يه زن باشن توي مملکتهاي مختلف چي به سر اين سه نفر مياد؟

توي ژاپن: جوان اولي از عشق جوان دومي نسبت به دختر محبوبش متاثر ميشه و خودکشي مي کنه جوان دومي هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگين ميشه که خودکشي مي کنه بعدش براي دختر ژاپني هم چاره اي جز خودکشي نيست

توي اسپانيا: مرد اولي توي دوئل ، مرد دومي رو از پاي در مياره و با زن محبوبش به آمريکاي جنوبي فرار مي کنن

توي انگلستان: دو تا عاشق با کمال خونسردي حل قضيه رو به يه شرط بندي توي مسابقه ء اسب سواري موکول مي کنن اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون ميشه

توي فرانسه: خيلي کم کار به جاهاي باريک مي کشه دو تا مرد با همديگه توافق مي کنن که خانم مدتي مال اولي و مدتي مال دومي باشه

توي استراليا: دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره مي کنن اين مشاجره اونقدر طول مي کشه تا يکي از طرفين پير بشه و بميره ، يا از يه مرضي بميره اونوقت اونکه زنده مونده با خيال راحت به مقصودش مي رسه

توي قفقاز: جوان اولي دختر محبوب رو بر مي داره و فرار مي کنه دومي هم دختر رو از چنگ اولي مي دزده و پا به فرار مي ذاره باز اولي همين کار رو مي کنه و اين ماجرا دائما« تکرار ميشه

توي نروژ: معشوقه ء دو مرد براي اينکه به جدال و دعواي اونها خاتمه بده خودشو از بالاي ساختمون مرتفعي ميندازه پايين و غائله ختم ميشه

توي آفريقا: قضيه خيلي ساده ست و جاي اختلاف نيست دو تا مرد ، زني رو که مي خوان عقد مي کنن و علاده بر اون ، بيست تا زن ديگه هم مي گيرن

توي مکزيک: کار به زد و خورد خونيني مي کشه و يکي از طرفين کشته ميشه ولي بعدش اونکه رقيبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد ميشه و دخترک بي شوهر مي مونه

توي آمريکا: حل قضيه بستگي به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج مي کنه

توي ايران: فقط پول موضوع رو حل مي کنه پدر و مادر دختر مي شينن با همديگه مشورت مي کنن و خواستگاري که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب مي کنن عاشق شکست خورده اگه توي عشقش جدي باشه يا بايد خودشو بکشه يا رقيب رو از ميدون به در کنه يا افسردگي مي گيره

ماخذ
www.khalvat.com